تأثير فضاي مجازي بر تعليم و تربيت رسمي

۶ بازديد

چكيده
تأثيرات و پيامدهاي مثبت و منفي فضاي مجازي بعنوان يك پديده نوين در اجتماعات انساني در حال گسترش است .هر روز از سوي صاحب نظران و رسانه ها نقش مثبت اينترنت و فضاي مجازي درتوسعه اقتصادي و نقش منفي آن در توسعه فرهنگي برجسته سازي مي شود. انسان بر اساس طبيعت ذاتي خويش احتياج به برقراري ارتباط دارد، واز آغاز براي برقراري ارتباط و رساندن پيام خود به ديگران ، شيوه هاي گوناگون را به كار برده است ؛ از اشاره هاي رمزگونه اوليه گرفته ، تا استفاده از پيشرفته ترين وسايل ارتباطي مدرن امروزي. رسانه ها و وسايل ارتباط جمعي كه در گذشته داراي رشدي كند و ناچيز بوده ، در عصر حاضر با تحول چشم گيري روبه رو شده اند؛ به گونه اي كه عصر حاضر را «عصر اطلاعات و ارتباطات » مي خوانند؛ آن هم ارتباط جوامع انساني؛ يعني ارتباط بين كالا، سرمايه ، فرهنگ و اعتقادات كه به آساني از مرزهاي جغرافيايي مي گذرند و وارد قلمرو ديگر جوامع مي شوند. هم چنين عصر حاضر را «عصر جريان هاي اجتماعي و تحول » نيز ناميده اند؛ تحول در عقايد، انگاره ها، پيام ها و ارزش ها. در چنين برهه اي از زمان كه فضاي مجازي جهان را به دهكده اي كوچك مبدل كرده و مردم جهان را از كوچك و بزرگ با فرهنگ و باورهاي متفاوت با يكديگر مرتبط نموده ، مباحث تربيتي فرزندان را با چالش روبه رو ساخته است آنچه در اين عصر براي والدين مهم است ( مجله افق ، بهمن ١٣٨٨ - شماره ٢٥٧ ) آشنايي با مباني تعليم و تربيت و توجه به چالش هاي تربيتي اين ابزار مدرن است
.براي تعليم و تربيت تعاريف بسياري بيان شده است . تعريف تعليم و تربيت ، عبارت است از فراهم آوردن زمينه ها و عوامل به فعليت رساندن يا شكوفا ساختن شخص در جهت رشد و تكامل اختياري او به سوي هدف هاي مطلوب و بر اساس برنامه اي سنجيده شده مي باشد. (فلسفه تعليم و تربيت ، دفتر همكاري حوزه و دانشگاه ، ج ١، ص ٣٤١ ـ ٣٦٦)

مقدمه
در شرايطي كه فرزندان با هدايت والدين بايد الگويي مناسب براي خود برگزينند و مسير زندگي خويش را انتخاب كنند، با ورود به اين دهكده جهاني، به دنيايي بي انتها متصل شده و با آن خو مي گيرند و طبق راه ورسم آن رشد نموده و بلوغ جسمي و روحي پيدا مي كنند. در چنين فضايي اگر فرزندان به ارتباطات انساني و واقعي اطرافيان و مسايل اجتماعي پيرامون خويش كم توجه و در برخي از اوقات بي توجه شوند، هشداري جدي براي خانواده ها محسوب مي شود كه بايد درصدد رفع اين مشكل برآيند؛ زيرا ممكن است صدمات جبران ناپذيري را سبب شده و ديگر توان كنترل فرزندان خود را از دست بدهند. نسل كنوني در شرايطي قرار دارد كه استفاده از رايانه و به خصوص اينترنت در زندگي شان اجتناب ناپذير است . در ميان فناوري هاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي كه ساختار اطلاعاتي جوامع امروز را تغيير داده اند، اينترنت كه فضاي مجازي را در زندگي واقعي انسان وارد كرده ، از ويژگي هاي خاصي برخوردار است و تأثيرگذاري آن در بخش هاي مختلف زندگي انسان ، روزبه روز در حال افزايش است . شبكه اينترنت به نوعي توانسته همه رسانه هاي نوين را در خود جاي دهد. اينترنت به علت دارا بودن ويژگي هاي خاصي مانند دسترسي به فضاي مجازي تعليم و تربيت هاي ، ظرفيت بالاي نگهداري اطلاعات ، قابليت استفاده گسترده از بايگاني هاي عظيم و غني رسانه هاي متني، صوتي و تصويري، تعامل دوسويه ، تمركززدايي، چندرسانه اي بودن ، سرعت دسترسي به اطلاعات بدون كنترل ، توجه فرزندان را بيشتر از رسانه هاي ديگر به خود جلب نموده است . اين ابزار به خودي خود مي تواند رقيبي براي والدين محسوب شده و فرزندان را از بسترهاي تربيتي والدين جدا سازد.( مجله :افق ، بهمن ١٣٨٨ - شماره ٢٥٧)
بيان مسئله
كاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات در جهان معاصر با سرعت فزاينده اي درحال گسترش است و همه ابعاد زندگي از جمله تعليم و تربيت را در شكل هاي متفاوت آن دچار دگرگوني كرده است .توسعه فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطات در برنامه هاي نظام آموزش و پرورش گامهاي موثر و ماندگاري است كه مي تواند تحول كيفي اهداف ،برنامه ها، روشها ، شيوه ها و در نتيجه اثر بخشي آموزش و پرورش را به دنبال داشته باشد. پيش بيني مي شود با توسعه فناوري ارتباطات و اطلاعات رويه هاي ديرينه و مشكلات لاينحل ، از قبيل امور كاربردي آموزش و پرورش ، تمركز روي توانايي و نيازهاي فراگيران ، نهادينه كردن دانش آموز محوري به جاي كلاس محوري و تغيير نقش معلم به عنوان راهنماي دانش آموزان و نهايتا اصالت بخشيدن به آموزش مادام العمر محقق خواهد شد ؛ اما آنچه در اين ميان حلقه مفقودشده تفكرات آموزشي را تشكيل مي دهد و توجه به آن حائز اهميت است دقت در به كاربرد مثبت يا منفي فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش و پرورش مي باشد.(غلامي ،دشتي.تاريخ فلسفه تعليم و تربيت )
فناوري هايي كه از تدريس حمايت مي كنند باعث ايجاد يادگيري معني دار و هدفمند مي شوند، همچنين باعث تغيير روش هاي سنتي و معلم محور به تدريس و يادگيري فراگير محور مي شوند. نتايج مطالعات نشان مي دهد كه معلمان ماهر در كاربرد فناوري اطلاعات بهتر مي توانند دانش آموزان را در يادگيري هدايت كنند. حل مسئله و مهارت هاي سطح بالاي تفكر، تفسير و تحليل اطلاعات ، مديريت زمان و توانايي اولويت بندي مهارت ها در فضاي اطلاعاتي و جامعه جهاني مبتني بر اطلاعات توسعه مي يابد و اين منوط به اين است كه معلمان و دانش آموزان بتوانند به نحو موثر و اصولي از فناوري استفاده كنند.
علم و فناوري هر دو سازنده تمدن بشر است توسعه هر كدام بدون ديگري ممكن نيست .علم به معني شناخت عالم هستي و يافتن قوانين حاكم بر طبيعت است .در صورتي كه منظور ازفناوري كاربرد علوم و يافته هاي علمي در عمل با استفاده از رويه ها و مطالعات منظم و جهت دار براي ارضاي خواسته هاي مادي است و غالبا با اختراعات و كاربرد وسايل و تجهيزات در ارتباط است .فناوري دانستن چگونگي انجام كار و فرايند اخلاقي است كه درآن ابزار منابع و نظام ها براي حل مساله بكار گرفته ميشوند تا كنترل انسان را در محيط طبيعي افزايش دهند و شرايط زندگي انسان را بهتر سازند."سمپوزيوم بين المللي درمورد ياددهي فناوري د رآموزش عمومي ,يونسكو,١٩٨٥,ص ٨"بطوركلي آموزش دو هدف عمده دارد:١.آماده كردن جوانان براي كسب دانش و مطالعات بيشتر٢.آماده كردن جوانان براي دنياي كار و زندگي.اولين هدف مربوط به آموزش علوم و دومين هدف مربوط به آموزش فناوري است .اين دو هدف لازم و ملزوم يكديگرند و جدا سازي علوم از فناوري د ركيفيت آموزش اثرات نا مطلوبي دارد(مجله تكنولوژي آموزشي ( ماهنامه آموزشي ـ پژوهشي ) دوره هفدهم )

اهداف تحقيق
اين تحقيق با هدف بررسي تاثيرفضاي مجازي برتعليم و تربيت انجام شده است .
اهميت تحقيق
آموزش فناوري غير از آموزش فني يا حرفه اي است .بخشي از برنامه آموزش عمومي را فناوري تشكيل ميدهد. هدف از اين آموزش ارائه دانش و اطلاعات فناوري بعنوان بخشي از آموزش هاي رسمي و پايه اي براي همه مردم است .از اين رو مدرسه مناسب ترين مكان براي پرورش درك درست دانش آموزان از مفهوم فناوري و نقش ان در تكوين و شكل دهي فرهنگ ها است . دانش آموزان از همان سال هاي اوليه تحصيل بايد بدانندكه فناوري يعني تلاش ادمي , خواه اين تلاشها(فناوريها)توسعه كيفي انسانها را فراهم كند و خواه جامعه را به نابودي بكشاند , چيزي است كه به تصميم خود انسان ها بستگي دارد.ضمن اينكه در مدرسه از دانش و اطلاعات لازم درباره نظام و منابع مورد مصرف آنها بحث ميكنند بايد در همان حال نيز شيوه هاي شناخت ,توسعه , بهره گيري مفيد و چگونگي كنترل فناوري ها را به دانش آموزان ياد داد تا از همان دوران كودكي در برابر فناوري هاي جديد با مسئوليت ها ارزش هاي اخلاقي و انساني خود به خوبي آشنا شوند.آموزش هاي مدرسه اي سبب مي شود كه دانش آموزان درآينده بهنگام طراحي و توليد هر گونه فناوري ابتكاري نخست درباره هدف و نتايج آن بدرستي بينديشند و به توسعه كيفي جامعه علاقه مند شوند.دراين راستا نقش مدير و معلم اهميت خاصي دارد.(سليماني.آمنه )
چارچوب نظري
فضاي مجازي يا همان انترنت ، يك تخصص ميان رشته اي است كه جهت ايجاد امكان ارتباط از راه دور، دسترسي به اطلاعات و جلوگيري از انباشت و انحصار آن مورد استفاده قرار مي گيرد(به نقل از شريفي،١٣٨٣).واژه ي فناوري اطلاعات اولين بار از سوي ليويت و وايزلز در سال ١٩٥٨به منظور بيان نقش رايانه در پشتيباني از تصميم گيري ها و پردازش اطلاعات در سازمان ها به كار گرفته شد(صرافي زاده ، ١٣٨٣،ص ٢٢).استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات در تعليم وتربيت منجر به كاهش محدوديت هاي يادگيري، تقويت برابري فرصت ها، تربيت نيروهاي انساني متناسب باعصر دانش و اطلاعات ،كارآيي و بهره وري در آموزش و پرورش ،كسب مهارت هاي جديد تدريس در مربيان ، اين تحولات ميتواند جز پيامدهاي مثبث فناوري باشند(ليتل جان ، اي،٢٠٠٢).ازپيامدهاي منفي فضاي مجازي را ميتواند به موارد زير اشاره كرد: افزايش خطر انزواي اجتماعي و دميدن در تنور فرديت ، زير سوال رفتن اقتدار سنتي مربيان به عنوان منبع مطلق دانش و اطلاعات ، سطحي بار آوردن متربيان و عادت دادن به كپي كردن اطلاعات ، نبود روابط چهره به چهرن مربي و متربي در نظام آموزشي(يونسكو،٢٠٠٢).
در حال حاضر، روش هاي سنتي آموزش ديگر قادر به پاسخگويي به نيازهاي رشد و گسترش مداوم مهارت هاي آموزشي نيستند.
فناوريهاي جديد فرصت هاي بيشتر، جديدتر، و جذاب تري را براي آموزش و پرورش ارائه ميكنند، مانند: فرصت كسب تجربه يادگيري متناسب با توانايي و شيوه يادگيري هر متربي (امين پور، ١٣٨٦).

نمونه تحقيق :
در اين ارتباط ، نمونه گيري انجام نشده ، بلكه منابع در دسترس ، مورد مطالعه و بررسي واقع شده است . نمونه در اين پژوهش متون منتخب شده است كه در آن پيامدهاي مثبت و منفي فضاي مجازي و انترنت در تحولات تعليم و تربيت به تصوير كشيده شده است .
متون منتخب شده به صورت هدفمند بر اساس سوالات پژوهش گزينش شده اند.

روش پژو هش
روش تحقيق حاضر توصيفي است . در تحقيقات توصيفي محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و ميخواهد بداند پديده ، متغير، شيء يا مطلب چگونه است . به عبارت ديگر، اين تحقيق وضع موجود را بررسي ميكند و به توصيف منظم و نظام دار وضعيت فعلي آن ميپردازد و ويژگيها و صفات آن را مطالعه و در صورت لزوم ارتباط بين متغيرها را بررسي مينمايد.
شيوه تحليل داده ها
در اين پژوهش مطالب جمع آوري شده بر اساس اهداف و سوالات پژوهش طبقه بندي شده است و سپس بر اساس سوالات تحقيق مورد تحليل قرار گرفته است .

تأثيرات فضاي مجازي بر تعليم و تربيت رسمي
فناوري اطلاعات يا فضاي مجازي به مثابه بخشي از فرايند يادگيري به سه شكل به كار مي رود :يكي به مثابه هدف ,ديگري به مثابه رسانه و مورد سوم به مثابه ابزاري كه اغلب براي سازمان و مديريت در مدارس مورد استفاده قرار مي گيرد . در مورد دوم فناوري اطلاعات و ارتباطات فرايند يادگيري را تشكيل نمي دهد , اما استفاده از آن در كلاس درس , يادگيري را حمايت مي كند.
نمونه اي از كاربرد فضاي مجازي معطوف به سازمان و مديريت در يك نظام نظارتي دانش آموزـ محور است .كاربرد فناوري اطلاعات به صورت يك هدف در دروس خاصي از قبيل آموزش رايانه با انفورماتيك سازمان مي يابد. در اين قسمت دانش آموزان با
مهمترين دروندادها و بروندادهاي فناوري اطلاعات كه پديده اي مهم ولي پنهان در جامعه است آشنا مي شوند و هدف از آموزش آن جلوگيري از بي سوادي در رايانه است .شكل سوم به مثابه رسانه اي براي يادگيري و تدريس است .دراين حالت به آن به منزله ابزاري براي تدريس و يادگيري اشاره مي شود ,رسانه اي كه از طريق آن معلمان مي توانند تدريس كنند و فراگيران ياد بگيرند . فناوري اطلاعات به صورت يك رسانه به اشكال گوناگون ظاهر مي شود . اشكالي مثل تمرين هاي علمي , شبيه سازي , تدريس خصوصي , نظام هاي يادگيري انفرادي , نظام هاي تهيه و تدوين آزمون و... كاربرد واقعي و رايج فناوري اطلاعات و ارتباطات به صورت يك رسانه بسيار نادر است , گر چه علاقه فزاينده اي براي استفاده ازآن وجود دارد .محيط فضاي مجازي يا سايبري، عالمي است كه قواعد و ويژگيهايي دارد و رسانه نيز در اين عالم متناسب با مقتضيات آن كار مي كند. فضاي مجازي مجموعه اي از تعاملات شامل برقراري ارتباطات ، توليد، نشر، تبادل و دريافت اطلاعات است كه توسط كاربران در بستر شبكه هاي اطلاعاتي و ارتباطي و بويژه اينترنت انجام مي شود. رسانه ها در فضاي مجازي چند نوع اند، نخستين سطح آن ، «كاربران فعال » و سطح بالاتر «مؤسساتي» هستند كه از طريق يك صفحه يا وب سايت به نشر محتوا، شامل خبر، فايل متني و صوتي و نظاير آن ميپردازند .در سطحي بالاتر «رسانه هاي اجتماعي كاربرمحور» قرار ميگيرند، كه به ديگر رسانه ها و كاربران امكان مي دهند در بستري كه آنها فراهم مي كنند محتواي خود را نشر دهند يا به محتواي منتشر شده دسترسي داشته باشند. مصداقي از اين نوع رسانه ها، شبكه هاي اجتماعي هستند، اداره كنندگان اين نوع سوم ، گرچه خودشان توليد محتوا نميكنند، اما عملا بيشترين تأثير را در محيط رسانه اي فضاي مجازي دارند.


بي شك رشد روز افزون اينترنت فوايد و اهميت غير قابل انكاري دارد . چندان كه در دوران حاضر، نقش محوري اينترنت چنان اساسي است كه بدون آن امكان برنامه ريزي، توسعه و بهره وري در زمينه هاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و علمي در جهان آينده امكان پذير نخواهد بود. اينترنت به عنوان رسانه اي قوي و تكنولوژي چند رسانه اي، اكثر نيازهاي بنيادين بشر را تأمين مي كند و همين مسأله موجب كشش افراد براي تأمين نيازهايشان به دنياي مجازي است . تا حدي كه اين وابستگي تبديل به اعتياد آن ها به اين محيط مي شود و نبايد از پيامدهاي ناگوار و مخرب آن به ويژه در زمينه هاي اجتماعي و فرهنگي غافل ماند. البته سخن گفتن ازآسيب هاي اينترنت به معناي نفي اين پديده و نگاه منفي بدان نيست . بلكه واقعيت اين است كه اينترنت داراي كاركردهاي مثبت و منفي مي باشد. اينترنت از فن آوري هايي نيست كه بي چون و چرا تحميل شده باشد بلكه رسانه اي است كه به انتخاب خود همان طور كه هست ، مي توان از آن استفاده كرد و يا به طور كلي از آن چشم پوشيد. اينترنت به مثابه يك تيغ دو لبه است كه با آموزش صحيح و فرهنگ سازي مي توان ، استفاده هاي فراواني از آن نمود. در غير اين صورت با استفاده نامناسب ، آموزش غير اصولي و عدم وجود فرهنگ كاربري، هويت اجتماعي و فردي انسان به وسيله آن از بين مي رود.
پيامد هاي مثبت
آموزش و پرورش در عصر اطلاعات و ارتباطات :
با كمك فناوري هاي اطلاعات مي توان نابرابري ها در دسترسي آموزشي و كيفيت آن را كاهش داد و سيستم هاي آموزشي مي توانند دانش و مهارت هاي يادگيرندگان خود را ارتقاء دهند ، خلاقيت ، تفكر نقادانه و يادگيري چگونگي يادگرفتن آنها را تشويق كنند و بهبود بخشند ( يونسكو ، ٢٠٠٣ ) ظهور فناوري جديد اطلاعاتي و ارتباطي در عصر اطلاعات ، شكل جديدي از محيط يادگيري تعاملي ، خلاق و فعال را ايجاد كرده است ، به نحوي كه همۀ افراد قادرند در هركجا و هر زمان به اطلاعات مورد نياز خود دست يابند . توسعه اين فناوري ها به قدري چشمگير و فراگير است كه نمي توان تاثيرات آن را بر آموزش و پرورش ناديده گرفت . هم اينك استفاده از ظرفيت هاي توسعه يافته فناوري هاي اطلاعاتي - ارتباطي در بخش آموزش و پرورش امري اجتناب ناپذير و ضروري است . فناوري اطلاعات چهرة آموزش سنتي را به طور كلي دگرگون كرده است . اين امر به ويژه در آموزش كشورهاي پيشرفته نقش متحول تري را به عهده داشته است . ورود به اين دوره و حضور فعالانه و باانگيزه در آن مستلزم فراهم سازي شرايط و امكاناتي است كه مهمترين آن بستر سازي مناسب براي استفاده مطلوب از آن است . از اين رو نمي توان از تأثير روز افزون فناوري هاي نو و توانايي هاي آنها در بخش آموزش و پرورش چشم پوشي كرد . امروزه جامعۀ اطلاعاتي به سرعت در حال گسترش است و آموزش و پرورش بخش مهم و اصلي اين تغييرات است بسياري از جوامع بيم آن دارند كه نتوانند آموزش و پرورش خود را با نيازهاي روز جامعه همگام كنند و از ديگر جوامع عقب بمانند . به همين دليل ، در بسياري از كشورها برنامه هاي ملي و بنيادي در بخش آموزش و پرورش در زمينه دسترسي به فناوري هاي نو اطلاعاتي و ارتباطي به وسيله دولت پيش بيني و به اجرا گذاشته شده است .
آنچه در «جامعۀ اطلاعاتي » بخصوص در بخش آموزش و پرورش موردتأكيد است . صرف سرمايه گذاري و كاربرد سخت افزاري و ابزار گونه فناوريهاي اطلاعاتي - ارتباطي و استفاده از آن براي انبار كردن اطلاعات نيست . بلكه مسئله مهم و اساسي كه بيانگر ارزش واقعي و به كارگيري اين فناوري ها در آموزش و پرورش است ، توانمند سازي دانش آموزان در برگزيدن و انتخاب اطلاعات مورد نياز است ، يعني آنچه كه قدرت تشخيص نياز و يافتن راه حل هاي رفع آن نياز را در اختيار دانش آموزان قرار مي دهند در اين صورت دانش آموزان به مرحله خود رهبري مي رسند و قادرند فناوريهاي اطلاعاتي ارتباطي را در خدمت خود بگيرند نه آن كه خود به خدمت آن درآيند . اين گونه است كه فناوري نه فقط يك ابزار، بلكه روشي نو در آموزش و پرورش را بنياد مي نهد .
كاركرهاي فناوريهاي آموزشي در يادگيري
قبل از اينكه در مورد اين كاركردها بحث كنيم بايد بگوييم شناخت آنها در امر يادگيري رهنمودهاي سودمندي هستند كه كارشناسان آموزشي معلمان و دانش آموزان رادر انتخاب يا طراحي و توليد رسانه ها و راهبرهاي خاص آموزشي ياري مي كند.
صاحبنظران نقش فناوريهاي آموزشي در امر يادگيري را به چهار دسته تقسيم كرده اند:
كاركرهاي آموزشي (تدريس ):
در كاربرد فناوري آموزشي كه ,شامل شيوه يادگيري توضيحي است ,نظام فناوري ا,طلاعات ,پديده ها, جريان اموزش و نحوه اجراي آموزش را فراهم ميكند تا دانش اموزان بتوانند مشكلي را حل كنند پرسشها را پاسخ دهند و شيوه انجام دادن كاري را به مرحله عمل درآورند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.